ساختمان

با خدا باشو پادشاهی کن بی خدا باشو هرچه خواهی کن

ساختمان

با خدا باشو پادشاهی کن بی خدا باشو هرچه خواهی کن

تهران هر روز می لرزد..هر روز تهران می لرزد...

سالهاست در کشورمان شاهد تکرار سناریوی زلزله بوده و هستیم. سناریویی که با خواب و بی خیالی شروع می‌شود و با خواب و بی خیالی هم به پایان می رسد ...



مردمی که در خواب غفلت درخصوص وقوع زمین‌لرزه هستند و پس از وقوع زلزله و خسارات بی‌شمار جانی و مالی، شاهد اشک و ناله از طرف مردم و فراخوان عمومی برای ارسال کمکها از طرف دولت هستیم!
در این میان، مردم نه تنها خود را قربانی زلزله بلکه قربانی سیاست‌های دولت در زمینه حوادث غیرمترقبه دانسته و تمام تیرهای نقصان و کم کاری را به سوی دولت و دستگاه‌های اجرایی نشانه می‌روند. دولت هم با ارائه آمار و ارقامی که از سوی هیچ نهاد بی‌طرفی تایید و یا رد نمی‌شود، اقدام به توجیه عملکرد خود کرده و خود را مبرا از هر‌گونه عملکرد اشتباهی می‌داند.
در نهایت هم هیاهو با بلا خواندن یک سری پدیده طبیعی به اتمام می‌رسد. هفته کاهش بلایای طبیعی بهانه‌ای بود تا با دکتر عباسعلی تسنیمی، رئیس پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله، درباره این پدیده طبیعی که در حال حاضر به یک بلیه و فاجعه انسانی مبدل شده، به گفتگو بنشینیم.

چرا از میان 40 بلیه طبیعی که در سرتاسر جهان اتفاق می‌افتد، زلزله اصلی‌ترین بلای طبیعی در کشور ما محسوب می شود؟
به طور کلی واکنش بشر در برابر زلزله و در واقع طیف وسیع اثرپذیری او از این پدیده در مقایسه با عوارض دیگری همچون سیل، زمین لغزش و... دلیل اصلی این توجه است. بویژه در کشور ما که به عنوان یک کشور لرزه‌خیز مطرح است و سطح وسیعی از آن در مناطق با لرزه‌خیزی خیلی زیاد قرار گرفته این موضوع پررنگ‌تر جلوه می‌کند.

با توجه به لرزه‌خیزی کشور ما آیا آمار و ارقامی از لحاظ وضعیت ایران در مقایسه با کشورهای دیگر جهان و تلفات زلزله وجود دارد؟
اطلاعات جامعی در این خصوص وجود ندارد. اما براساس مطالعاتی که روی تلفات انسانی زلزله‌ها تا سال 2002 انجام شده است، کشور ما از این نظر مقام اول را در دنیا دارد. علت اصلی آن هم توسعه نیافتن اصولی و علمی ساخت‌و‌ساز در کشور بویژه در روستاها و شهرهای کوچکی است که متاسفانه باعث بروز خسارات و تلفات گسترده‌ای شده اند. به عنوان مثال، اگر در زلزله بم یا زلزله رودبار و منجیل ساختمان‌ها مهندسی‌تر و اصولی‌تر بودند، قطعا تلفات کمتری داشتیم. به طور کلی اگر به همین چند دهه اخیر توجه کنیم، تعداد قابل توجهی از زلزله‌های شدید و با بزرگی 6 و 7 ریشتر داشته ایم، البته غیر از اینها زلزله‌های محسوس و شدید، زلزله‌های خفیف هم زیاد داریم حتی در همین لحظه هم بخشهای وسیع و پراکنده‌ای از کشور در حال لرزش هستند. به طور کلی روزانه بیش از 5زمین‌لرزه در کشور داریم که البته ما بزرگی 5 را آستانه قرار داده ایم و زلزله‌های بالاتر از این مقدار را اعلام می کنیم.

درخصوص شهر تهران چطور؟ چقدر زلزله شدیدی را که بسیاری کارشناسان آن را قریب‌الوقوع می‌دانند، نزدیک می‌بینید؟
به اعتقاد کارشناسان، زلزله تهران عقب افتاده است. در واقع یک دوره بازگشت حدود صد سال برای این اتفاق قائل هستند که در حدود ده سال از این زمان هم گذشته است البته تهران هم مثل بقیه مناطق کشور هر روز می لرزد، منتهی زلزله‌ها تاکنون خفیف بوده‌اند اما درکل تهران آبستن این حادثه است و هیچ ابزار علمی هم به ما امکان پیش‌بینی زمان دقیق آن را نمی دهد.

بنابراین پیش‌نشانگرهایی که چند سالی است ادعا می‌شود می‌توانند زمان و شدت زلزله‌ها را پیش‌بینی کنند، نمی‌توانند عملکرد درستی داشته باشند.
این پیش‌نشانگرها در حال حاضر نه تنها هنوز به نتیجه نهایی نرسیده‌اند حتی به احتمال پیش‌بینی هم نزدیک نشده‌اند. در واقع به لحاظ بحث علمی هیچ‌کس نمی‌تواند ادعای پیش‌بینی زلزله را داشته باشد ناگفته نماند فعالیت‌هایی در این عرصه شروع شده ولی تا رسیدن به نتیجه قطعی فرصت لازم است اما از نظر مکان، شرایط و ساختگاهی که داریم، استعداد بروز زلزله‌ای شدید در تهران کاملا وجود دارد. در این میان، آنچه مهم است این نکته است که ما به جای دست روی دست گذاشتن و منتظر بودن باید دیدگاهمان را تغییر بدهیم و فعالیت‌های خود را در عرصه پذیرش زلزله و زندگی کردن با آن به عنوان یک پدیده طبیعی با جدیت تمام دنبال کنیم.

اما آیا ما توانسته‌ایم از زلزله‌های گذشته درس بگیریم و از آنها به عنوان تجربه ای ارزشمند برای کاهش تلفات و خسارات در آینده کمک بگیریم؟
زلزله یک آزمایشگاه بزرگ طبیعی محسوب می شود. به عنوان مثال، اگر ما ساختمانی را براساس اصول علمی و تخصصی طراحی کنیم و بسازیم و مدارک فنی آن را هم داشته باشیم، در صورت وقوع زلزله و آسیب دیدگی آن می توانیم بخوبی متوجه کمبودها و مشکلات شویم؛ چرا که شناسنامه دقیق آن را در دست داریم و می توانیم مجهولات خود را پاسخ دهیم اما اگر این مدارک ومنابع وجود نداشته باشد، همانند پزشکی خواهیم بود که بدون دسترسی به نتایج آزمایش و عکسبرداری تنها براساس شواهد و حدس و گمان به درمان بیماری می پردازد. متاسفانه در حال حاضر ما در حالت دوم به سر می بریم. مطمئنا تنها راه پیش رویمان هم حرکت به سمتی است که تمام سازه‌های ما شناسنامه‌‌های فنی، مدارک علمی و تخصصی داشته باشند. در این صورت، از تجارب گذشته می توان بخوبی استفاده کرد و از نتایج آن درعرصه زمین ساخت، زلزله‌شناختی مهندسی، ژئوتکنیک لرزه ای و پایدار کردن زمین و سازه و... در جهت تکمیل ضوابط، دستورالعمل‌ها و قوانین بهره برد. این تجارب در تمام دنیا بسیار ارزشمند تلقی می شوند و تغییر آیین‌نامه‌های مهندسی در جهت رشد و پیشرفت ما حصل آنها است. یقینا ضوابطی که 30سال پیش در کشورهای پیشرفته دنیا تدوین شده اند، تغییر می کنند و به روز می شوند. در کشور ما هم در این بخش کارهایی انجام شده است، اما چون نیاز خیلی جدی و وسیع است، مطمئنا بیش از این باید تلاشهایی صورت گیرد.

با توجه به اهمیت ساخت‌و‌ساز اصولی و علمی، آیا فکر می‌کنید وضعیت سازه‌های کشور مناسب است؟
پدیده هایی مثل زلزله را نباید با نگاه خوشبینانه و مثبت نگاه کرد. ضمن این که نباید نگرانی‌ها را به مردم منتقل کنیم. به طور کلی باید شیوه زندگی مردم را درست کنیم. البته دراین راه قدمهایی هم برداشته ایم و به سمت بهتر شدن پیش می رویم. روزی بود که مردم سوال می کردند. این ضربدرها چیست که در بعضی ساختمان‌ها می‌زنند. آن موقع تازه آثار ویرایش اول استاندارد 2800 ایران در ساخت‌و‌‌ساخت ظاهر شده بود و مهار‌بند یا اصطلاحا بادبند، در ساختمان به کار می‌رفت. حال اگر آن فضای ساخت‌و‌ساز را با حال حاضر مقایسه کنیم، می‌بینیم در حال رشد هستیم اما از دید تخصصی اصلا راضی نیستیم که البته نباید هم راضی باشیم؛ چرا که با حد مطلوب فاصله خیلی زیادی داریم که این معنایش تلاشی مضاعف است.

اگر بخواهیم به این روند رشد نمره بدهیم، از نظر شما نمره ما چند خواهد بود؟
وقتی می‌خواهیم به کسی یا چیزی نمره بدهیم، این کار باید یا براساس پاسخ به سوالات باشد و یا سنجش. اگر بخواهیم با کشوری مانند ژاپن مقایسه شویم، فاصله خیلی زیاد است و نمره ما زیر 10قرار می گیرد. البته این مقیاس نباید به این صورت باشد که چون نمره پایین است، پس مردود هستیم و کلا عملکردی رد شده داریم و بنابراین باید دست از فعالیت برداریم. مهم این است که ما باید از همه جوانب، چه مقررات، دستورالعمل‌ها و آیین نامه‌ها و چه تدوین استاندارد و سرمایه‌گذاری در تحقیقات مربوطه جدی تری حرکت کنیم البته در این میان باید اقدامات و گامهای مثبت انجام شده را هم ببینیم. به عنوان نمونه، روزی در کشور ما گرایشی به نام مهندسی زلزله وجود نداشت اما در حال حاضر، تعداد زیادی از دانشکده‌های فنی مهندسی دانشگاه‌های ما در مقطع کارشناسی ارشد گروه مهندسی زلزله دارند اما این که این فعالیت‌ها در فرآیند ساخت‌و‌ساز و پایداری سازه‌ها، ساختمان‌ها و محدثات ظهور و بروز پیدا کنند، زمان می طلبد.

در شرایطی که به اعتقاد شما منحنی روبه رشد و مثبتی در این زمینه داریم، فکر می کنید چقدر زمان احتیاج داریم تا در برابر زلزله کاملا آماده و ایمن باشیم؟
هر چقدر برنامه‌ریزی‌های ما جامع، درست و هماهنگ تر باشد، می توانیم به آینده امیدوارتر باشیم اما به طور کلی برآورد این موضوع خیلی مشکل است؛ چراکه یک طرف قضیه مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی و دولت مطرح است و طرف دیگر به خود مردم و آگاهی آنها با استانداردها و اصول مربوط است. اگرچه تاکنون تلاشهای زیادی هم در زمینه آگاهی بیشتر مردم و تربیت نیروهای متخصص و آشنا به اصول درست ساختمان سازی در کشور انجام شده اما در کشور پهناوری مثل ایران که لرزه‌خیز است و خسارت‌هایی که با آمار بالای تلفات همراه هستند، ناکافی است. ضمن این که تمام اقدامات نباید در تهران صورت گیرد و باید در توزیع همه استعدادها در کشور به صورت یکنواخت حرکت کنیم. در این میان، حرکت دولت در رجوع به استان‌ها اقدام مثبتی است که باعث توجه بیشتر مسوولان و متخصصان به مناطق محروم‌تر می‌شود. به طور کلی، در شهرستان‌ها هم توانایی‌های خوبی در این عرصه وجود دارد اما کمبود امکانات مانع از تجلی آنها می شود.

یعنی به اعتقاد شما کمبود امکانات تنها مانع رشد و توسعه ما در این عرصه است؟ پس نقش مدیریت، برنامه‌ریزی و تحقیقات چیست؟
از دیدگاه تخصصی، ما در همه عرصه‌ها کمبود داریم. در نوع مدیریت هنوز به حد لازم و مطلوب نرسیده‌ایم و حتی در تامین و تربیت نیروی انسانی مشکل داریم ضمن این که کجای دنیا پیشرفتی حاصل شده اما پشتوانه علمی و تحقیقاتی نداشته است. اساسا نگاه محققانه به نتایج تحقیق است که می تواند آموزش ما را فراهم کند وگرنه هرچه دیگران می گویند را باید طوطی‌وار بیان کنیم یا حداکثر یک برگردان داشته باشیم کافی است؟ اما آیا در دنیا یک کشور تحقیقات را انجام می دهد و بقیه تبعیت می کنند یا مشخصا براساس نیازهای خودشان تحقیق کرده اند؟ قطعا راه حل دوم منطقی‌تر است.

اما در حال حاضر، چقدر از تحقیقات ما وارد صنعت ساختمان‌سازی و مقاوم‌سازی سازه‌ها شده‌اند؟
در حال حاضر، این ارتباط تا حدود خوبی برقرار است، اما کافی نیست. یعنی مجهولات زیادی وجود دارند که در مقابل آنها پاسخی نداریم. در 10سال اخیر حرکات مثبتی انجام شده و استان‌ها و استانداری‌ها برای توسعه عمرانی کشور حداقل در بخشهای دولتی مطالعات لرزه‌شناسی را لازم می دانند. با این‌حال، ساخت‌و‌سازهایی که شکل عام می گیرند، چون تنها مجرای شهرداری بر آنها نظارت دارد، هنوز مشکلاتی دارند. در این میان، شوراهای شهر که انتخاب خود مردم هستند باید توجه ویژه‌ای به این بخش داشته باشد.

تاکنون بیش از مسائل و اقدامات پیشگیرانه بحث مدیریت بحران و امداد و نجات مطرح بوده است. آیا به نظر شما این روند می تواند مثبت واقع شود؟
البته این بحث جدیدی نیست و سابقه قابل توجهی دارد. همچنان که در امور پزشکی پیشگیری مقدم بر درمان است یا در بحث بیمه‌گذاری که علاج واقعه قبل از وقوع مهم تلقی می شود. درخصوص زلزله هم اگر پیش از وقوع هیچ اقدام مطالعاتی، علمی و اصولی انجام ندهیم، در زمان وقوع زلزله کشورمان و سطح آسیب‌پذیر بودنمان را نخواهیم شناخت و ممکن است موضوع را خوش‌باورانه به مساله قضا‌و‌قدر ربط بدهیم. در حالی که در قضا‌و‌قدر آگاهی و حرکت علمی مورد نظر است اما با مطالعه مطمئنا دید ما، تصمیم‌گیری‌ها را با ضریب ایمنی بالاتر اصلاح می کند و ما را به سمت رشد ضریب ایمنی پیش می برد. این را فعالیت‌های پیش از بحران می گوییم که جنبه های مختلفی دارد. یکی از این جنبه‌ها در بحث زلزله‌شناسی تخصصی و ژئوتکنیک لرزه ای است. به این معنا که ما بخشهای مختلف کشور را که گسل و لرزه‌خیز است، مطالعه، سرمایه گذاری، شناسایی و در نهایت میزان زلزله‌های احتمالی را تخمین می زنیم. از طرف دیگر، باید آموزش مردم را گسترش دهیم که از زلزله نترسند. واقعیت این است که در حال حاضر مردم زلزله را خطرناک قلمداد می کنند اما حقیقت این نیست. این موضوع با آگاه کردن مردم و افزایش زاویه دید عمومی اصلاح می‌شود.

اگر همین حالا تهران بلرزد، ما چقدر آسیب می‌بینیم و در کل تا چه اندازه آمادگی این واقعه را داریم؟
ما کاملا آسیب پذیر هستیم. همواره در تبدیل کردن نتایج علمی به آیین نامه‌ها خواستار کاهش تلفات در حد ممکن هستیم. اساسا در بحثهای فرآیند طراحی، امروزه روشهای نوینی مطرح است که محققان روی آنها کار می کنند. به این معنا که ما بتوانیم در حالی که مشغول طراحی و تحلیل یک سازه هستیم و هنوز آن را نساخته‌ایم، مسیری را طی کنیم تا وقتی این سازه ساخته شد، مسیرهای تعریف شده‌ای داشته باشد. مثلا برای آن تعریف کنیم که در زمان بروز زلزله تنها در بخشهای خاص و در حد خاص آسیب‌پذیر باشند. ما در حال حاضر، این ابزار را به لحاظ علمی داریم اما به تحقق نزدیک نشده است. به طور کلی هر چه به سمت جلو پیش می‌رویم، شدت آسیب‌پذیری کاهش می‌یابد اما راضی کننده نیست و باید بیشتر تلاش کنیم.


منبع: مرکز عمران ایران (به نقل از جام جم)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد